نی نینی نی، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

برای تو نفسم

کلمه های هجده ماهگی و قبل از دوسالگی😍

کلمه های بعد از هجده ماهگی و قبل از دوسالگی 🤗 سلام .لَلام دوسِت دوست. دوست دارم اَبازی. اسباب بازی بخور، بُدُر بستنی. بس و بعد مدتی بسسننی ماشین.ماجین مامانجون. مامانو ریحانه.دیانه محمود.حمود چادر،دادُر جوراب.جوبا کلاه.اُلا کفش.اَبش معصومه.مصونه مصون کیف، دیف شلوار،لَلار کابشن.آبشَن ای وای. ای بای خراب شد. خَبا شود پا. پات گوش.دوش نفاشی. نَنو و بعد مدتی نَداشی لیموشیرین. بیموشینین پرتقال.پودَدال گیلاس. لیلاس لباس.بِلاس ولاس خوابیده.آبیده دسشویی.دشو بعد مدتی دس شووویی تلویزیون. بیلو سیب زمینی. سیب زَ دندون.نندون پیاز.پیزا پوشک.بوشَت...
23 فروردين 1398

کلمه های یکسالگی😍

تین کلمه هارو نوشته بودم که بمونه یادگاری این از کلمه های قبل از یکسال و نیمگی هست پسرک شیرین زبونم زودحرف زدی و بعد از یه سالگی شروکردی به حرف زدن این چندتا ازکلمه هاس که میگفتی وقتی تازه زبون باز کردی چای:داچی کفش اَبدو نقاشی:نَنو دایی:دویی عمه:عمی جی جی:جیجَه کلید:گیگید بستنی:بس اسمتو بگو میگی آگا داله باباجون:باباجی عزیز:عسیس خاله:آله اسرا:اَسا به گوجه و شلیل و آلو و هلو.میگی آلو تاب تاب پنیر:منیر آب بازی:آبباسی دسشویی:دَسشو...دششو نانای:نونو ماشین:ماسین...اون اون قند:ان ازون:انو این کلمه هارو نوشته بودم که بمونه یادگاری این از کلمه های قبل از یکسال و نیمگی هست پسرک شیرین زبونم ز...
23 فروردين 1398

از شــیــر گــرفــتــن

ســــلــــام پــــســــرڪ مــــامــــان امــــشــــب بــــراے اولــــیــــن بــــاره ڪــه هفــــده ســــاعــــتــــه شــــیــــر نــــخــــوردیــــ...گــــلــــومــپــــراز بــــغــــضــــه...خــــیــــیــــیــــیــــلــیــــســــخــــتــــه از شــــیــــر گــــرفــــتــــنــــتــــ....خــیــیــیــیــلیــســخــتــه شــیــر نــدادنــتــ...خــــیــــلــیــــنــــاراحــــتــــم زنــــدگــــے مــــامــــانــــ.دارمــــبــــا اشــــڪ مــــیــــنــــویــــســــم واســــت انــــگــــارے زنــــجــــیــــره عــــاطــــفــــے بــــیــــنــــمــــون داره قــــطــــع مــــیــــشــــه...نــــفــســــمــــامــــان الــــهے اذیــــت نــــشــــے ...نــــگ...
25 بهمن 1397

پسرک هشت ماهه من

⚙️ تنظیمات ربات علاقه زیادی به مهرخوردن داری برای تلفن و آیفون و ماشین لباسشویی کلی ذوق میکنی بابات که از در میاد خیییلی خوشحال میشی و سینه خیز قبلا و الان چهاردست و پا میری طرف باباجون و میخندی براش خابتم که همچنان سبک و با کوچکترین صدایی بیدار میشی☹️ هر وسیله ای که ببینی و دستت بیاد باید با خوردن تستش کنی فک کنم دندونای بالایی هم میخان دربیان و تورو اذیت میکنن من فدای تو بشم با دندونای نازت نفسم پسرکم آخه تو کی هشت ماهه شدی فدات بشم شیرین زبون ترین و خوشرو ترین و خوش خنده ترین بچه دنیایی مامان. ماشالله فقط میخندی.چه اول صب چه آخرشب..چه برا غریبه چه برا آشنا... قشنگترینم پسرک شیطون و باهوش منی.. رو...
16 مهر 1396

پسرک شیرینم

فرشته کوچولوی من سلام عزیزدلم چندروزیه هفت ماهه شدی و من نتونستم بخاطر خونه کشی و شیطنتای تو ،حرکات شیرین این یک ماهتو ثبت کنم عزیزم عشق مامان یک ماهه که با غل خوردن سراغ همه وسیله ها میری و همه رو بهم میریزی مامان فدای شیطنات بی نهایت باهوش و شیطون الان سینه خیزم میری و شیرین تر و عزیزتر....میخای کم کم بلند شی رو دست و پا و چهاردست و پا بری اما کمی زوده و نمیتونی مامان فدای دست و پای کوچولوت نفسسسسسسسم...
22 شهريور 1396

شش ماهگی و دندون پسرک

سلام پسرک شش ماهه ی من الهی فدات شم تو کی شش ماهه شدی...آخه چرا انقد زود میگذره. یه هفتس میخام بنویسم اما وقت نمیکنم الانم خییییلی خستم اما چون یه اتفاق خییییییییییلی مهم افتاده دوست داشتم همین امشب ثبتش کنم الهی فدات بشم نفسم...بالاخره بعداز کلی اذیت شدن و نق و نوق و جیغ که این مدت ناراحتت کرده بود.امشب که اومدم ژل بزنم رو لثت برا آروم شدنش دیدم یه چیزی اومد زیر دستم وااااای خدااااا لثه پسرم باز شده و مروارید کوچولوش معلوم شده...که با ذوق و جیغ من بابات هم بدو اومد دیدش....وای خدا شکرت.... شاید یه اتفاق ساده باشه برای همه اما برای من خییییلی مهم و خاصه و یه حس و خال خوبی دارم ️ خدایا نمیدونم چطوری شکرت و بجا بیار...
1 مرداد 1396

یه روز خاص...

امروز یه روز خاص بود برامون برای اولین بار قرار بود بهت فرنی بدیم منو بابات خیلی ذوق داشتیم و با یه حس خیلی خوب و هیجان امروز عصر این کارو کردیم برات فرنی درست کردم.البته ۱۷ روز زودتر...چون حس کردم با شیر من تنها سیر نمیشی عشقم و این حس درست بود چون استقبال خوبی از طرف تو شد قاشق اول و که خوردی قیافت و کمی کج و کله کردی اما بعدش خوشت اومد و تا من قاشق بعدی رو برات بیارم دست و پا میزدی فدای غذاخوردنت بسم نفسم باباهم ازت فیلم و عکس میگرفت زبونت درمیاوردی یا قاشق و میک میزدی الهی قربونت برم که بلد نیستی بخوری جون بخوری پسرک نازم...نوش جونت امروز علاوه بر فرنی خوردنت یه اتفاقات خاص دیگه هم داشت چندروز...
5 تير 1396

گل محمدی در گل محمدی

۴ماهه بودی گل پسرم که گل محمدی تازه اومد و منم رفتم زودی خریدم و گل برگارو جدا کردم و آماده گل غلتان مامانی هم اومد و انداختیمت تو گل، حسابی کیف میکردی و میخندیدی و دست و پا میزدی گل محمدی مامان و انداختیم تو گل محمدی دوست بابا عکستو دید و حسابی خوشش اومده بود و عکستو چاپ کرد تو روزنامشون. ️ فدای گل محمدیم ...
3 تير 1396

چه زود ۵ ماهه شدی

سلام عشق مامان بابا سلام عشق مامان و بابا الان که من دارم برات مینویسم تو ۵ماه و ده روزته عزیزدلم یه پسر بی نهااااااایت خنده رو و خوشرو که حتی از تو خابم میخنده...الهی فدات شم نفسم چقد زود میگذره این روزا...دلم میخاد زمان و نگه و دارم و بزرگ شدنتو آروم ببینم و تا میتونم لذت ببرم. خداروشکر بخاطر داشتنت..بودنت... هرروز شیرین تر میشی زندگیم... ده روز پیش که ۵ماهه شدی برای اولین بار خودت برگشتی روی شکم چندروزی بود تا مرزش میرفتی اما دستت گیر میکرد و الان مدام برمیگردی روی شکم و شروع میکنی به غر زدن...اصلا نمیشه تنهات گذاشت...گاهی دستت زیرت میمونه و منم که همیشه نگران،بیشتر میترسم. با دهنت تمرین میکنی و بوووووّ میگی. خیلی ...
3 تير 1396